میوه ممنوعه

علی نصیریان: جلال گریه نکن ،گریه مال زنا ست

امیر جعفری(جلال):مخصوص زنا ست؟ مگه زایمانه که مخصوص زنا باشه

مارمولک - 1382کمال تبریزی

رضا مارمولک (پرویز پرستویی) : من به عنوان نماینده تام الاختیار خداوند در این محله

و تمام محله ها، به شما می گویم که بروید حالتان را بکنید ولی اسراف نکنید.

شعری از نصرت رحمانی

این روزها این گونه ام :

با هر كه دوست میشوم احساس میكنم 

آنقدرها دوست بوده ایم كه دیگر ،

                             

                                   وقت  (( خیانت ))  است .

ronin

وینسنت(ژان رنو) :سم تا حالا کسی رو کشتی ؟
سم(رابرت دنیرو) : نه ، ولی یه بار قلب یکی رو شکستم!

Love And Death....................Woody Allen

سونیا (دایان کیتون) : بوریس بیا ناپلؤن رو ترور کنیم
بوریس (وودی آلن) : شوخی نکن ، ما باید فرار کنیم , من تو این کار استادم آخه 2 سال قهرمان مسابقات دو بودم
سونیا : نه بوریس ما باید ناپلؤن رو ترور کنیم , این یه کار قهرمانانه اس
بوریس : از کی تا حالا جنایت یه کار قهرمانانه اس؟؟
سونیا : جنایت اگه به خاطر نجات بشریّت باشه گناه... به حساب نمی آد
بوریس : کی اینو گفته؟؟
سونیا : آتیلای خونخوار

دروغگو.دروغگو

معلمم گفته زيبايي واقعي درون ادم هاست
جيم كري: اينو فقط آدماي زشت ميگن

تنهايي

من ميان اين صداهاي شادماني و عقلاني ، تنها هستم. همه اين آدم ها وقتشان را بر روي اين مي گذارند كه مافي الضميرشان را توضيح دهند و با خوشحالي تصديق كنند كه آرا و عقايدشان يكي است.
تهوع - ژان پل سارتر

لئون

ماتیلدا : زندگی فقط وقتی بچه ای اینقدر بده یا همیشه همینطوره؟
لئون: نه همیشه همینطوره

لورل و هاردي

عموم از توي يه دريچه افتاد پايين و گردنش شکست
...
- داشت خونه ميساخت؟

- نه داشتن دارش ميزدند

زیبایی آمریکایی

لستر برنهام:اسمم لستر برنهامه.اینجا اطراف خونمه،اینجا خیابونمه،اینم زندگیمه.من 42 سالمه و تو کمتر از یه سال دیگه میمیرم.مسلمه که هنوز اینو نمیدونم و به عبارت دیگه الان مرده ام

ترس و لرز

فقط ترك كردنش نيست كه مرا از پاي در مي آورد، از برگشتن به تنهاييم خيلي مي ترسم.

تهوع - ‍ژان پل سارتر

موسیو وردو - چارلی چاپلین

کشیش: باشد که خداوند روحت را مورد آمرزش قراردهد.
هانری وردو: چرا که نه.بالاخره روحم متعلق به خودشه.

چوبين

جغدي كه هربار چوبين شر به پا مي‌كرد، با مغز از درخت سقوط مي‌كرد

يه خبر بد!

مورچه و مورچه خوار

مورچه‌خوار به مورچه در حال حمل سوسيس

سلام سوسيس!

آنی هال(وودی آلن)

زندگی به دو قسمت "وحشت" و "بدبختی" تقسیم شده.

قسمت وحشتناکش زندگی آدمهای "کور" و "افلیج" هست و قسمت "بدبختی" اش هم زندگی بقیه آدمها.

اگه بتونی این دو قسمت رو بشناسی تازه متوجه میشی چقدر باید خوشحال باشی که "بدبخت" آفریده شدی!

داستان سر راست ... دیوید لینچ

سخت ترین قسمت پیری چیه ؟
پیرمرد : اینکه یادت میوفته یه زمانی جوان بودی .... !!!!

نارسيسم

انسان چنين است آقاي عزيز. دو چهره دارد: نمي تواند بي آنكه به خود عشق بورزد ، ديگري را دوست بدارد.
اگر به حكم تصادف در عمارتي كه خانه شماست حادثه مرگي روي داد، در رفتار همسايگان تعمق كنيد. آنها در زندگي كوچك خود به خواب رفته بودند و ناگهان مثلا سرايدار ميميرد. در همان لحظه بيدار مي شوند. به جنب و جوش مي افتند. خبر مي گيرند . دلسوزي مي كنند. مرده اي زير چاپ است و سرانجام نمايش آغازمي گردد. آنها به نمايش حزن انگيز نياز دارند. چاره چيست؟ اين براي آنها نوعي تعالي است. نوعي مشروب اشتها آور است.
سقوط - آلبر كامو

بزرگ کردن آریزونا/برادران کوئن

نیتن آریزونا: اسمت چیه؟
لئونارد اسمالز: اسمم لئونارده....دوستان لنی صدام میکنن....ولی دوستی ندارم!

اوديسه ولتر

دو چيز براي من به معناي زندگي است: آزادي و بانويي را كه دوستش دارم.
ولتر

بدون شرح

امروز بار ديگر تنگدستي را احساس كردم. بار ديگر احساس كردم كه اين غول دارد جوانه مي زند. زنم گفت كه پول آب را بايد بدهيم. گفتم تا كي مهلت داريم. گفت ششم. گفتم حالا بماند. چهار روز ديگر فرصت هست. زنم احساس كرد كه 384 تومان ندارم، بدهم. دلم نميخواست فكر كند پول ندارم و دلش توي هول و ولا افتد. صدايش كردم و گقتم كي پول آب را مي برد و مي دهد. گفت خودم. گفت دارم مي روم به طرف بانك ، گفتم پول آب را هم بدهم.
هزار تومن بهش دادم. هزار تومني را گرفت و گفت خيال كردم نداري. در واقع نداشتم. چند هزار تومني گذاشته ام كنار كه اگر مريض شديم، دم بيمارستان نميريم. چون تا پول نگيرند كسي را به بيمارستان راه نمي دهند و چه بسا آدم كه به همين بهانه تلف شده اند. دل زدم به دريا و يكي از آن هزار تومني ها را دادم. معلوم نيست چه وقت كتاب هايم اجازه انتشار خواهند يافت. خواهد گذشت. بايد تحمل داشت و خوشبختانه همه مان آدم هاي قانع و سازگاري هستيم.
16مرداد 64 - خاطرات احمد محمود

عادل مشرقی(خسرو شکیبایی) به لیلا در فیلم سالاد فصل

خیله خوب...زن ما نشو.ولی اگه خواستی زن یکی ازین تاپاله ها بشی یکیو پیدا کن که خاطرتو بخواد...عین من.پات بشینه.یکیو پیدا کن حالتو نگیره...مثه من.اذیتت نکنه.یه تاپاله ای که آدم باشه.هر موقع که تاپاله این شکلی پیدا کردی بیا سراغ من اونوقت من خودم دستو میذارم تو دسش...نوکرتم هستم.برات عروسی میگیرم...باباکرمم میرقصم.رقص شاط...ری...قر کمر.به عصمت فاطمه زهرا اینکارو میکنم

تصوير تجربه

تجربه چيزي نيست جز لقبي كه انسان ها به اشتباهاتشان داده اند.
تصوير دوريان گري - اسكار وايلد

Hot Fuzz

نيکلاس: تاريخ تولدت کِيه؟

پسر بچه: 22 فوريه.
...نيکلاس: چه سالي؟

پسر بچه: هر سال

بهروز در ماه عسل

تو اگه غیرت داری اون شوفرتونو رد کن که وقتی صدا می کنی بابا دو نفر بر نگردن

درباره الی... / اصغر فرهادی

-دختر مردم به خاطر بچه من و تو رفته غرق شده تو دریا، میدونی یعنی چی؟...اونوقت تو الان مشکلت اینه که میخوای جواب منو بدی؟! خوب بده! اگه اینجوری مشکلت حل میشه،خوب بده،خدارو شکر...!
- با من اینجوری نکن.صد بار بهت گفتم جلوی جمع با من اینجوری حرف نزن.
- چجوری حرف بزنم؟ من الان بشینم تو این هیرو ویری،ببینم باید با تو چجوری...اصلا... مگه من با تو چجوری حرف میزنم؟!
- همون جوری که قبلا حرف میزدی...
- قبلا هم من همین بودم، از زمان دانشگاه هم با تو همینجوری حرف میزدم، الانم همینجوری حرف میزنم، من بیست سال دیگه هم، همین گهی ام که الان هستم...

شجاع دل- مل گیبسون

اگربجنگید امکان داره بمیرید، اگر فرار کنید زنده میمونید. دست کم برای
مدتی.... ولی چند سال بعد توی رختخواب هاتون خواهید مرد. کدوم رو انتخاب می
کنید؟ حاضرید تمام روزها رو از امروز تا لحظه مرگ حسرت بخورین، ؟ همش
افسوس بخورین که چرا اینجا نموندین و این جمله رو نگفتین ، که می تونن جان
ما رو بگیرن ولی آزادی مارو هرگز...

سوته دلان، علی حاتمی

حبیب (جمشید مشایخی) : امروز دوشنبست، خيلي داريم تا جمعه
مجید (بهروز وثوقی) :نخير تو اون تقويمه که اون سال آقام عيد بهم عيدي داد نوشته جمعه
حبیب : اون تقویم باطله شده
مجید: واسه من تقویم، تقویم آقامه. جمعه، جمعه آقامه، خواه مرده خواه زنده. تازه تقليده مرده جائزه. آقا بالا منبر مي گفت

ازدواج

هاردی: میخوام ازدواج كنم
لورل: با كی ؟
هاردی: معلومه دیگه, با یه زن. .... مگه تو كسی رو دیدی كه با یه مرد ازدواج كنه ؟
لورل: آره
هاردی : كی ؟
...لورل: خواهرم

بنويس بر لوح نو

مومنان همه دين ها را بنگريد. از چه كسي از همه بيش بيزارند؟ از آن كس كه لوح ارزش هاشان را درهم مي شكند.از شكننده.از قانون شكن. ليك او همانا آفريننده است.
آفريننده جوياي ياران است، نه نعش ها و گله ها و مومنان.
آفريننده جوياي آفرينندگان قرين خويش است. جوياي آناني كه ارزش هاي نو را بر لوح هاي نو مي نگارند.
چنين گفت زرتشت - نيچه

سارتر در كلمات

من و سينما ، سن ذهني يكساني داشتيم.هفت ساله بودم و خواندن مي دانستم. سينما دوازده ساله بود و حرف زدن نمي دانست. مي گفتند اولش كارش است و پيشرفت خواهد كرد.