۱۳۸۹ دی ۲۰, دوشنبه

قصه ی آخر قصه ها

...

تا اينکه يه روز کلاغه ديد عاشق راوی شده و از همون روز بود که همه قصه ها به سر می رسن اما کلاغه حيرونه و به خونه اش نمی رسه.....

۱ نظر:

  1. راوی هم عاشق کلاغ بود وگرنه ته همه قصه ها حیرونش نمی کرد

    پاسخحذف