۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

دلداری‌های پيشِ پا افتاده‌ی مخاطبی که دوستش می‌دارم


...

نه آمدن، دلبخواهِ ماست
نه رفتن، آوازی که به اختيار.


دنبال دردسر نگرد
همه چيز درست خواهد شد،
بالاخره انعکاسِ چاقو را فراموش خواهيم کرد
بالاخره مرغِ سَحَر نيز با ما به ميکده خواهد خواند
بالاخره ما هم روزی
به دلخواهِ خود زندگی خواهيم کرد.


حالا بيا برويم تجريش،
هوا محشر است،
يک حرفی با تو دارم،
قدم می‌زنيم ...!


سید علی صالحی

...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر